سفر مقدس
کنار مزار من نایست و گریه نکن
من آن جا نیستم
من نمی خوابم
من هزاران بادی هستم که می وزند
من درخشش الماسگونه ی برفم
من نور خورشید بر روی دانه ی رسیده ام
من باران پائیزی ام
وقتی در سکوت صبحدم از خواب برمی خیزی
من شتاب شور انگیر تندروی پرندگان هستم
که دایره وار در آسمان پرواز می کنند
من ستارگانی هستم که در شب می درخشند
کنار مزار من نایست و گریه نکن
من آن جا نیستم
من نمی خوابم .
من آن جا نیستم
من نمی خوابم
من هزاران بادی هستم که می وزند
من درخشش الماسگونه ی برفم
من نور خورشید بر روی دانه ی رسیده ام
من باران پائیزی ام
وقتی در سکوت صبحدم از خواب برمی خیزی
من شتاب شور انگیر تندروی پرندگان هستم
که دایره وار در آسمان پرواز می کنند
من ستارگانی هستم که در شب می درخشند
کنار مزار من نایست و گریه نکن
من آن جا نیستم
من نمی خوابم .